نقد و بررسی فیلم انگل Parasite 2019

شما می توانید بحث کنید که تا چه حد این کار آنها نفرت انگیز است زیرا واضح است که چگونه راننده لیموزین و خدمتکار را حذف می کنند واقعاً پر از دسیسه است. با این حال، گاهی اوقات من با این موضوع که چقدر واقع بینانه بود، دست و پنجه نرم می کردم. منظورم این است که نشد. مثلاً اینکه راننده واقعاً اخراج می شود یا اینکه هنگام استخدام مادر به عنوان خدمتکار جدید، زن و شوهر ثروتمند در مورد اینکه چه کسی این پیشنهاد را داده است، صحبت نمی کنند. و چنین لحظات بیشتری وجود دارد. گاهی اوقات برای من به نوعی ساختگی به نظر می رسد، که مطمئناً یک معامله منفی است، زیرا همانطور که گفتم می توانید ببینید که فیلم انگل سعی کرده بیانیه ای قدرتمند داشته باشد. همچنین گاهی اوقات احساس می‌شد که ایده یک انگل و کاری که انجام می‌دهد را بسیار تعیین‌کننده می‌دانستند، مانند اینکه چگونه در نهایت میزبان را می‌کشد، کاری که یک مرد در پایان فیلم با دیگری انجام می‌دهد و واقعاً احساس نمی‌شود. اصلا برای من واقع بینانه فقط خودنمایی و به خاطر آن، زیرا حتی در نامه خود گفته بود که برای آن مرد متاسفم و به او احترام می‌گذارم، بنابراین اگر او باید به کسی حمله می‌کرد، می‌توانستم بگویم که آن مرد باید آنجا زندگی می‌کرد. قبل از آن به همه، به خصوص خانواده قهرمان داستان سرکشی کرد. و همچنین اینکه پسر واقعاً با تمام خونی که به معنای واقعی کلمه از سرش می‌ریخت از حمله جان سالم به در برد، همانطور که متوجه شدیم برای من چندان محتمل نبود. هرچند جالب بود که این صخره بزرگی که با آن مورد حمله قرار گرفت بود که به وضوح برای او معنی داشت زیرا وقتی همه چیز قبل از آن زیر آب بود و آنها مجبور شدند خانه واقعی خود را ترک کنند، آن را نجات داد. کارما شاید کمی چون می گویند این عمارت بزرگ خانه جدیدشان است.

فیلم انگل
فیلم انگل 2019

هنوز هم لحظات خنده‌داری وجود دارد. بالاخره این فیلم خودش را طنز می نامد. نکته جالب از نظر کمدی برای من زمانی بود که همه آنها زیر تخت هستند و این صحنه به راحتی ممکن بود اشتباه پیش برود، اما خنده دار بود، مخصوصا وقتی که همه به جز پدر بیرون می روند، اما پسر خانواده ثروتمند به پدر و مادرش زنگ می زند و او آنجاست. روی زمین وسط اتاق، اما او را نمی بینند. به چیزی مشکوک نباش اما قبل از آن خیلی محترمانه نیست که آنها در مورد بوی مرد صحبت می کنند. بنابراین زمانی که (آنها فکر می کنند) کارمندانشان در نزدیکی نیستند، قطعاً در سمت کم عمق قرار می گیرند. تشدید در واقع از لحظه ای شروع شد که خانه دار قدیمی را دوباره به خانه راه دادند. من هم تعجب کردم که چرا این کار را کردند. یعنی می‌توانم ببینم چرا در را باز کردند، اما بعد باید می‌پرسیدند چه می‌خواهد و برایش می‌آوردند، که البته ممکن نبود، اما این رویکردی بود که در این سناریو معنا پیدا کرد. خوب، چه چیز دیگری می توانم در مورد این فیلم بگویم، بگذارید فکر کنم. سه زن جوان همه واقعا خیره کننده بودند. کسی که می گوید زنان آسیایی جذابیت خاصی ندارند باید این فیلم را ببیند شاید نظرش تغییر کند.

من خوانده ام که مردم این فیلم را با پالپ فیکشن مقایسه می کنند، اما به هیچ وجه با آن موافق نیستم. پایان به همان اندازه خونین است که Pulp Fiction ارائه می دهد، اما این معیاری نیست که من بگویم. برای من کاملاً متفاوت و همچنین حداقل کمی حقیر بود. موضوعات کلیدی مانند مذهب، عفو، شرط بندی، سوء استفاده و مواد مخدر در مرکز این فیلم نیستند و صحبت های کوتاه در مورد مواد مخدر در یک یا دو موقعیت تغییری در آن ایجاد نمی کند. اما به نوعی طعنه آمیز است که با این مقایسه کارگردان این فیلم در اسکار نیز به مصاف تارانتینو می رود، حتی اگر من کاملاً مطمئن باشم که BJH برنده نمی شود. من مطمئن نیستم که ایده تارانتینو برنده جایزه بزرگ امسال و شاید اولین اسکار او برای کارگردانی را دوست داشته باشم یا خیر، اما فیلم او قطعاً در مقایسه با این فیلم اینجا بسیار برتر است. رقیب دیگر اسکورسیزی است و با اینکه فکر می‌کنم فیلم او خیلی بد نیست، من را مانند فیلم تارانتینو برنده نمی‌کند. اسکورسیزی تقریباً با انگل برابری می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

دوازده + نوزده =