در روزهای رو به زوال فصل زمستان در مارس 2011، وسیله نقلیه ستاره متیو مککانهی، وکیل لینکلن، در سینماها اکران شد و با یک سکانس تیتراژ نمایش ماشین لینکلن تاون که در خیابانهای آفتابگرفته لسآنجلس حرکت میکرد، اکران شد. تاریخ اکران پایان زمستان و خیابانهای درخشان لسآنجلس موج گرمایی استعاری را برای حرفه مککانهی آغاز کرد که منجر به موفقیتهای موفق، جواهرات با درجه R و اسکار بهترین بازیگر مرد در اسکار 2014 شد.
مککانهی پس از اندکی در فیلم Surfer Dude، تماشاگران را با ایفای کامل در نقش مایکل «میکی» هالر، وکیل مدافع (که هرگز مریض نمیشود) بینندگان را شگفتزده کرد. مشتری سابق به نام ارل (لارنس میسون). این فیلم که از کتاب سال 2005 نوشته مایکل کانلی اقتباس شده بود، 80 میلیون دلار در سراسر جهان با بودجه 40 میلیون دلاری جمع آوری کرد و مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفت و آن را به دلیل داشتن یک فیلم هیجان انگیز دادگاه عالی مقصر دانستند. مککانهی تقریباً در هر ثانیه از فیلمی به کارگردانی برد فورمن حضور دارد و فیلمبرداری پر از تابه و زوم توسط فیلمبردار لوکاس اتلین او را در خیابانهای لسآنجلس تعقیب میکند، در حالی که او روی پروندهای پرمخاطب مربوط به کار میکند. یک دیوانه ثروتمند به نام لوئیس رولت (رایان فیلیپ).
بعداً در سال 2011، برنی به کارگردانی ریچارد لینکلیتر و قاتل جو به کارگردانی ویلیام فریدکین طعم بد Ghosts of Girlfriends Past را پاک کردند و Failure to Launch را از خاطرات مردم منجنیق کردند و «McConaissance» را آغاز کردند. مککانهی این فیلمها را با The Paperboy، Mud، Magic Make، Dallas Buyers Club (که اسکار فوقالذکر را برای او به ارمغان آورد)، The Wolf of Wall Street، True Detective، و فیلم پرفروش بینستارهای در سراسر جهان با فروش ۷۰۰ میلیون دلار دنبال کرد. به عبارت دیگر، مککانهی «خوب، خوب، خوب» کار میکرد، زیرا هر چیزی را که لمس میکرد تبدیل به طلا میشد (خب، به جز طلا، که بعد از Fool’s Gold و Sahara ثابت کرد که باید از گنج یابی اجتناب کند).
MCCONAUGHEY یک وکیل عالی فیلم است
در حالی که بسیاری بازی موفقیتآمیز مککانهی را در فیلم «گیجشده و گیجشده» بهعنوان سکوی پرتاب او میدانند، این فیلم «زمانی برای کشتن» در سال ۱۹۹۶ بود که کار حرفهای او را در مدار قرار داد. اقتباس از کتاب جان گریشام، مککانهی را به عنوان وکیل مدافع کارل لی هیلی (ساموئل ال. جکسون)، مردی که متجاوزان دخترش را به قتل رساند و یک پلیس را در این فرآیند مجروح کرد، معرفی شد. این فیلم در باکس آفیس کشته شد و 152 میلیون دلار در سراسر جهان به ارمغان آورد و مککانهی جایزه «امیدبخشترین بازیگر» را از انجمن منتقدان فیلم شیکاگو دریافت کرد. یک سال بعد، مککانهی در فیلم آمیستاد استیون اسپیلبرگ بازی کرد که بر اساس داستان واقعی و کتاب سال 1987 شورش در آمیستاد: حماسه شورش بردگان و تأثیر آن بر لغو، قانون و دیپلماسی آمریکا ساخته شد. مک کانهی بار دیگر نقش یک وکیل را ایفا کرد و این بار از گروهی آفریقایی دفاع کرد که کنترل کشتی بردههایی که به مقصد قاره آمریکا در آن زندانی بودند را به دست گرفتند. هر دو فیلم موفقیتهای تازهای بودند و ثابت کردند که او میتواند در درامهای دادگاه عالی باشد.
پس از یک دهه کمدی رمانتیک و سلطنت آتش – که اتفاقاً عالی است. مک کانهی به طور کامل توسط یک اژدها بلعیده می شود – وکیل لینکلن و برنی بازگشت او را به دادگاه دیدند و جذابیت و مهارت بازیگری او را به همه یادآوری کردند. میکی تقریباً در تمام فریم های وکیل لینکلن حضور دارد و می توان گفت که مک کانهی عاشق بازی در این شخصیت است. مککانهی در این نقش لجنآمیز و در عین حال دوستداشتنی، چه نقش شیمی خارج از جدول او با ماریسا تومی باشد و چه شیوهای که او زندگی تد مینتون (جاش لوکاس)، وکیل یک ایالت را میکشد. وقتی ارل از میکی می پرسد که آیا بعد از اینکه میکی مجوزش را پس گرفت، هنوز شغلی خواهد داشت (به دلیل DUI آن را از دست داد)، میکی می گوید که قبلاً سه ماه است که آن را داشته است. هر دو لبخند می زنند، چیزی نمی گویند و به روز خود ادامه می دهند. دقیقاً در همین لحظه است که متوجه میشوید واقعاً به نوعی شبیه میکی هستید، وکیل الکلی مطلقه که بسیاری از او متنفرند، زیرا او بسیار خوب است. بعد از 10 سال هنوز این صحنه هر بار به چشم ما می خورد.