نقد و بررسی فیلم ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه 2003

من از دانش برخی از داوران در شگفتم. من تقریباً از هر نسخه فیلمی از کتاب محبوبی که دیده ام ناامید شده ام. من فیلم ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه را مطالعه نکرده ام، هرچند سه گانه را دو بار و چند قسمت را خوانده ام. من می دانم که تالکین چه محققی بود و کار او در زبان شناسی و همچنین داستان سرایی را تحسین می کنم. این دو نهاد نیازی به تلاقی ندارند. اگر واقعاً کسی بخواهد کتاب را بسازد، حدود دو ساعت شعر و یک فیلم 56 ساعته خواهید داشت. فیلمسازی متأسفانه مجبور است با قوانین متفاوتی بازی کند. اولا این فیلم تا الان نمی توانست ساخته شود.

فیلم ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه
فیلم ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه

افرادی را تصور کنید که مانند درختان لباس پوشیده اند. آن سریال های قدیمی سوپرمن را به یاد بیاورید که هر وقت مرد پولادین پرواز می کند، انیمیشن می شود. حالا واقعاً بد است. آنچه پیتر جکسون در اینجا انجام داد میراث او خواهد بود. اگر روزی که فیلم تمام می شد می مرد، در تاریخ سینما ثبت می شد. همه چیز تنظیم شده است. انگشتر باید برگردانده شود. فرودو مست از قدرت است و توسط نیروهای شیطانی چفت شده است. کسانی که تلاش را ادامه می دهند باید با نهایت مواجه شوند و برخی نیز این کار را انجام می دهند. گولوم در راه است و با استفاده از حیله های خود حلقه را به سمت او براند. شکوه بصری Mount Doom و Mordor باور نکردنی است. چیزی که هرگز به آن اشاره نمی شود، بازی باورنکردنی اکثر شخصیت ها است. جکسون ممکن است استاد نمایش باشد، اما شخصیت فرودو انبوهی از انگیزه ها و عبارات است. او معتقد است که می میرد و می ترسد. آیا می بینید که کمی مسیحیت در اینجا مخلوط شده است؟ من آن راه را دنبال نمی کنم زیرا، البته، کتاب مقدس نیز یک حماسه است و داستان خاص خود را دارد. این فیلم در مورد اینکه چگونه دوستی، وفاداری و فداکاری در برابر بدی ظاهر می شود. شر بسیار چشمگیر و بسیار ظالمانه است.

من نمی‌توانم از نظر منتقدان دیگر صحبت کنم، اما باید مطمئن شوم که این فیلم و دو فیلم دیگر را ارزیابی می‌کنم، زیرا این محصول جامعه ما است که همه ما می‌توانیم به آن افتخار کنیم.
فرودو بگینز و ساموایز گامگی توسط گولوم به تاریک ترین قسمت موردور هدایت می شوند. گندالف گروه را به ایزنگارد هدایت می‌کند، جایی که با تعجب متوجه می‌شوند که مری و پیپین قبلا سارومان را شکست داده‌اند. پیپین توپ کریستالی را لمس می کند و سائورون به اشتباه تصور می کند که او حامل حلقه است. گندالف و پیپین به میناس تیریث پایتخت گوندور سفر می‌کنند اما دنتور دیوانه را بر تاج و تخت می‌بینند.

تلاش به پایان می رسد. یک تن CGI وجود دارد و این حالت از هنر است. کاملاً شایسته حماسه نامی است. این به یک نبرد آخرالزمانی آب و هوایی در میناس تیریت می رسد. سپس فیلم باید یک ساعت دیگر ادامه پیدا کند. این نمی تواند کمک کند، اما نبرد در مقابل دروازه سیاه چیزی بیش از ضد آب و هوا نیست. همچنین آراگورن با انتشار Dead Men به عنوان قهرمانی کوته بینانه به نظرم رسید. گاهی اوقات، تماشای چیزی می تواند نور متفاوتی را بر این ایده بتاباند. بهتر است مرد مردگان حق انتخابی به آراگورن ندهند. این فیلم با بردن یازده جایزه اسکار را شکست. از نظر فنی بسیار برتر است و داستان یک حماسه قانع کننده است.

دیدگاهتان را بنویسید

شش + هفده =